اقیانوس



ذوالفعلی جوادی ۷۷ساله، خود را روستا زاده‌ای اعلام می‌کند که تنها به عشق طبیعت و حفاظت از محیط زیست قدم بر می‌دارد و حالا ۱۲سال است که در خدمت محیط زیست است. او سفیر زیست محیطی کشورمان است که در نقاط مختلف ایران درخت کاشته است.

ذولفعلی جوادی دارای هفت فرزند است، سه دختر و چهار پسر،که خداوند را به خاطر داشتن نعمت سلامتی و فرزندان خوب قدردان و شاکر است‌.

او یک کوهنورد حرفه‌ای است که  ۶۵ سال از سال‌های عمرش را کوهنوردی کرده است یعنی از زمانی که پسر بچه‌ای ۱۰، ۱۲ساله بود، وی با یادآوری آن روزها می‌گوید: در ابتدا کارم فرش بافی بود علاوه بر کوهنوردی  با وانت و مینی‌بوس کار کرده و در کنار آن با مینی‌بوس کوهنوردان را جابه‌جا می‌کردم.

کوهنوردی نقطه عطف زندگی اوست و تمام کوه‌های ایران را فتح کرده است .

این پیرمرد ۷۷ساله چنان با عشق و انرژی در مورد کار خود حرف می‌زند که در برابر عشق سرشار او به طبیعت و درختان انسان باید به احترام بایستد.

«طبیعت مادر انسان است، خداوند به قدری محبت این مادر را در قلبم نهاده است که نمی‌توانم روزی را تصور کنم که به جز درخت کاری و حفاظت از محیط زیست کار دیگری انجام دهم» این جمله‌ای است که ذولفعلی جوادی مدام آن را تکرار کرده و می‌گوید: بنویس من عاشق سرسبزی و زیبایی طبیعت هستم، من در دل کوه‌ها و طبیعت بزرگ شده‌ام. طبیعت به من و امثال من نیاز ندارد بلکه ما انسان‌ها هستیم که به طبیعت نیاز داریم

                                          خلاصه ای از گزارش خانممعصومه درخشان و با تشکر از ایشان


ای کاش ما هم به جای کشتن و قربانی کردن حیوانات زبان بسته درخت بکاریم و این فرهنگ را رواج دهیم.به امید روزهای زیبا


به کجا چنین شتابان؟

گون از نسیم پرسید

ـ دل من گرفته زینجا

هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟

ـ همه آرزویم اما

چه کنم که بسته پایم

به کجا چنین شتابان؟

ـ به هر آن کجا که باشد

بجز این سرا، سرایم!

ـ سفرت بخیر اما

تو و دوستی خدا را

چو ازین کویر وحشت

به سلامتی گذشتی

به شکوفه‌ها، به باران

برسان سلام ما را!

محمدرضا شفیعی کدکنی

Related image

 


چاپلین یهودی‌زاده فقیری بود که دوران کودکی را در دشواری و تنگدستی گذراند و در نخستین سال‌های شکوفایی سینما در امریکا، با تکیه بر خلاقیت و استعداد خود به اوج شهرت رسید.

مرد کوچکی که انسان‌ها را بزرگ کردبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ظهر روز چهارم دی ۱۳۵۶ بود که رادیو سوئیس در خبری کوتاه از مرگ چارلی چاپلین، نابغه سینما خبر داد. چاپلین در زمان مرگ، ساکن ژنو بود و ۸۸ سالی از عمرش می‌گذشت و دو سالی هم می‌شد که با بیماری دست به گریبان بود. او آن روز‌ها در ایران نیز مثل همه جای دنیا شهرت و البته محبوبیتی گسترده داشت و برای همین، خبر درگذشتش بازتاب چشمگیری در نشریات آن زمان پیدا کرد. رومه‌های پرشمارگان اطلاعات و کیهان در‌‌ همان روز، خبر این اتفاق را در نیم‌صفحه نخست و در چند روز بعدی اخبار و گزارش‌های تکمیلی متنوع و مفصلی را در صفحات داخلی‌شان کار کردند.

خانواده ی چاپلین

والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ شهر لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازه‌خوان، اما پیش از آنکه وی 3 ساله شود از هم جدا شدند. چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. بعدها مادرش دچار بیماری روانی می‌شود و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری می‌شود. با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق تری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار می‌کردند، مشغول به کار شدند.

چاپلین در سال 1910 به آمریکا رفت و با برادرانش استودیو چاپلین را تاسیس کردند. در سال ۱۹۲۸ مادر چاپلین، درست در زمانی که ۷ سال از انتقال وی توسط پسران به هالیوود می‌گذشت، از دنیا رفت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه ‌شد به نام ویلر دریدن که این برادر نیز به مابقی برادران در هالیوود و استودیو چاپلین ‌پیوست.

نخستین فیلم چارلی با نام ساختن یک زندگی که فیلم کمدی بود در سال ۱۹۱۴ آغاز کرد. در این کمپانی و با این فیلم چاپلین به شهرت رسید. به تدریج چاپلین به محبوب‌ترین هنرمند تاریخ سینما تبدیل شد و تهیه‌کنندگی آثارش را نیز بر عهده گرفت.
نیم‌پشتکی که چاپلین را به سینما کشاند .

رومه اطلاعات در روز پنجم دی‌ماه در یادداشتی به آخرین شب زندگی او پرداخته است؛ شبی که چاپلین در خانه بزرگش که برای همه اعضای خانواده و حتی فامیل اتاق داشت، در کنار نزدیکانش کریسمس را جشن گرفته بود. جشن آن شب تا ساعت سه بامداد که او به خواب می‌رود، به درازا می‌کشد و حدود یک ساعت بعد در خواب، قصه زندگی چاپلین به سر می‌رسد. اطلاعات در همین شماره در مطلبی مفصل با تیتر «چاپلین؛ نابغه سینما با عشق به انسان‌ها زیست» مروری داشت بر سیر زندگی او از زمانی که کودکی یتیم و فقیر بود تا رسیدنش به قله شهرت در دنیای سینما. در کنار این گزارش، خاطره‌ای کوتاه از چاپلین دیده می‌شود که او در آن به یکی از اتفاق‌های سرنوشت‌ساز زندگی‌اش اشاره کرده است؛ اتفاقی که به روزهای کودکی‌اش برمی‌گشت؛ روزهایی که هشت ساله بود و به اصطلاح پادوی یک دسته آکروبات سیرک و به سختی دنبال لقمه‌ای نان برای گذران زندگی: «یک نیم‌پشتک خطرناک سرنوشت مرا تغییر داد و از دلقک شدن در سیرک مرا به عالم سینما کشاند. در واقع باید دو پشتک پی‌درپی با یک پرش می‌زدم اما یک پشتک و نیم بیشتر نزدم و همان‌طور که اشاره شد آن نیم‌پشتک باعث مردود شدن من از توفیق در این کار شد و از‌‌ همان لحظه به این فکر افتادم که برای امرار معاش کار دیگری انتخاب کنم.» آن کار دیگر هم عالم پانتومیم و سینما بود که آرام‌آرام به سمتش کشیده شد.

رومه کیهان هم برای بزرگداشت چارلی چاپلین فقید دست پری داشت. نمونه‌اش مقاله‌ای با تیتر «چارلی مرد کوچکی که انسان را بزرگ کرد» به قلم سهراب دهخداست که مطلبی ستایش‌گونه در وصف اوست. «مردی کوچک که اسطوره‌ای عظیم شد» و «نبض بیدار زمان ما» از دیگر مطالب رومه کیهان در وصف و ستایش چاپلین هستند. پس از مرگ، جسد او در‌‌ همان دهکده‌ای دفن شد که بعد از تبعیدش از آمریکا، در نزدیکی ژنو ساکنش شده بود. به نوشته کیهان، مراسم به خاکسپاری کمدین نامدار سینما ساده و با همراهی حدود ۳۰ نفر از بستگان و ۱۵۰ خبرنگار و ساکنان دهکده برگزار شد.

آن روز‌ها تلویزیون ایران هم ویژه‌برنامه‌هایی را در بزرگداشت چاپلین روی آنتن برد؛ پخش یکی دو فیلم از کارهای او و گفت‌وگو درباره هنر و زندگی‌اش ازجمله این برنامه‌ها بود که رومه کیهان در گزارشی به آن‌ها اشاره کرده است.

تاسیس اتحادیه سینماگران

چاپلین در سال ۱۹۱۹ به همراهی تعدادی از دوستان سینمایی‌اش اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد. آن زمان این فرصت برای او پدید آمده بود تا پس از سالها، به دل مشغولی‌های خود بپردازد و فارغ از نظام مافیایی حاکم بر هالیوود، حرف دل خویش را به زبان تصویر بیان کند.

بسیاری چارلی چاپلین را تنها یک کمدین موفق می‌دانند حال آنکه او در طول زندگانی خود در زمینه موسیقی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد. ساخت موسیقی فیلم کار عادی وی بود و توانست در مجموع موسیقی 23 فیلم را به پایان برساند. موسیقی فیلم لایم لایت ساخته چالین در سال 1972 برنده جایزه اسکار شد. سر انجام، سر چار اسپنسر چاپلین 25 دسامبر سال 1977 در سن 88 سالگی درگذشت.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

برنامه ریزی سیب موز طراحی سایت پریز تعمیرات سایتی برای همه بیوتی تهران آموزش جامع طراحي اسکيس معماري و طراحي منظر ساعت مچی Diane خرید و فروش و رهن و اجاره